سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صبح و شام جامهای حکمت نوشند . [امام علی علیه السلام ـ در توصیف مؤمنان عصر قائم علیه السلام]
امروز: پنج شنبه 103 آذر 22

اینجا هوا سرد است...میفهمی؟؟
زمین یخ کرده است...یخ!!
از ترس...شاید هم از بهت آن شب...مثل هر شب...
از بهار هوا سرد است ...مال امروز و دیروز نیست...و من گیسوانم خیس شد از بغضینگی آب...و از آن چاقوی تیز که بر گلو خورد...میفهمی؟؟
مهم نیست...مهم این است که تو هستی ...مثل یک آتش داغ توی این هوای سرد ... که آدم دوست دارد بپرد تویش.و تو مثل آن روز ، و من مثل ابراهیم...بی خیال این آدمها که می گویند از خود مچکری یافته است اویی که چنین میگوید...مهم این است که تو هستی...گرم ... داغ... دوست داشتنی...و تنها کسی که هست...تنها کسی که می ماتد...تا ابد... و تنها کسی که من دارم... و تنها کسی که آتشش جان میگیرد و دل...دل ، میبرد...مثلِ.مثلِ...مثل هیچ چیز! مثل خودت. مثلِ خودِ خودت!...

اینها نمی فهمند.ولشان کن...دوستت دارم...از جان ... اما ...اما ، یعنی من جرات پریدن توی آتشت را دارم؟!...


 نوشته شده توسط پلک ... در شنبه 87/7/6 و ساعت 10:16 عصر | نظرات دیگران()
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مرگ ساده است...
آری!، تو بمان!
از میرحسین موسوی
از تحجر بیش از بی دینی رتج می برم
خاک بر سر انقلابی که شما کردید.
و اسرائیلی که به هیچ چیز رحم نمیکند...و مایی که بی رحم تر از اوی
مسؤلیم!!!
گونه ام داغ است از بوسه ناز تو...
...
دو رکعت سلام...
[عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا